کلید بازاریابی انگیزشی این است که تمام تلاشتان را به کار ببندید تا خریداران احتمالی را برای خرید از خودتان ترغیب کنید و آن‌ها را در حین خرید و حتی پس‌ازآن برانگیخته نگاه‌دارید.

گفته‌شده است که انگیزش شبیه حمام کردن است. وقتی دوش می‌گیرید احساس بسیار خوبی دارید، اما این آخرین باری نیست که دوش می‌گیرید. چراکه به‌زودی دوباره استحمام خواهید کرد و سپس دوش بعدی و در تمام طول عمرتان این کار را پیوسته انجام خواهید داد.

ازآنجاکه انگیزش مدت زیادی پایدار نیست، مجبوریم که دائماً خریداران احتمالی را برای خرید دوباره برانگیخته کنیم.

هدف شما این است که خریداران احتمالی را قبل و در حین فرایند خرید و حتی پس‌ازآن، برانگیخته نگاه‌دارید. اگر خریدار نسبت به خریدش برانگیخته بماند، احتمال پشیمانی او را از بین می‌برید، امکان پس دادن کالا را به حداقل می‌رسانید و احتمال این را که خریدار در آینده نیز از محصولات یا خدمات شما استفاده کند شما استفاده کند افزایش می‌دهید.

مردمی که از کسب‌وکار شما خرید می‌کنند به دودسته تقسیم می‌شوند. دسته اول مشتری خوب نام دارد. این‌ها مشتریانی هستند که بدون اینکه تلاش زیادی برای فروش محصولاتتان به آن‌ها بکنید، مکرراً برای خرید به شما مراجعه می‌کنند.

دسته دوم، نوع برتر مشتری است که طرفدار متعصب نامیده می‌شود. به‌روزهای نوجوانی خود درگذشته بیندیشید، هنگامی‌که به خاطر فیلم علمی-تخیلی ای که تازه دیده بودید، بسیار هیجان‌زده بودید و آرام و قرار نداشتید که آن را برای دوستانتان تعریف کنید. حالا منظورم را فهمیدید.

طرفداران متعصب نه‌تنها از کسب‌وکار شما حمایت می‌کنند بلکه به رشد و ترقی آن نیز کمک می‌کنند. وقتی بتوانید طرفداران خود را تحریک‌شده نگاه‌دارید، آن‌ها عباراتی را درباره محصولات و خدمات شما در حوزه تحت نفوذشان منتشر خواهند نمود. این عبارات منتشر می‌شوند و درنهایت شما مشتریان بیشتر و بیشتری خواهید داشت.

همچنین بخوانید:  انسانی کردن تجربه دیجیتال برای وفاداری مشتری

این‌قدرت بازاریابی انگیزشی است. من در کسب‌وکار شخصی خودم، حتی در استفاده از این مفاهیم انگیزشی، پا را فراتر می‌گذارم تا اطمینان یابم افرادی که در شرکت من کار می‌کنند از کار با ما هیجان‌زده و برانگیخته‌اند.

اشخاصی در مورد آنچه ما ایجاد می‌کنیم هیجان‌زده نیستند روحیه بقیه افراد تیم را نیز کاهش می‌دهند. من به‌سرعت هرکسی را که بی‌انگیزه است با فرد دیگری جایگزین می‌کنم.

اگرچه این کار در نگاه اول خشن و زننده به نظر می‌رسد، اما این درواقع یک‌طرف قضیه است. در طرف دیگر، اگر کسب‌وکار تیمی باانگیزه داشته باشد که با یکدیگر همکاری می‌کنند، برای همه بهتر است.

انگیزش همانند سوختی است که سبب پیشروی کسب‌وکارتان شده یا باعث می‌شود که یک شخص از شما خرید کند. بدون این سوخت، فروشی اتفاق نمی‌افتد و کسب‌وکار به‌زودی درب‌هایش را برای همیشه خواهد بست.

انتهای مطلب/