استفاده از کارت‌ها و برنامه‌های وفاداری در ۲۰ تا ۲۵ سال گذشته مناظرات و عدم توافق‌های بسیاری ایجاد کرده است. برنامه‌های کارت‌های وفاداری به فروشگاه وفاداری ایجاد نمی‌کنند که بخشی از آن به‌این‌علت است که پاسخ‌دهندگان به نظرسنجی، کارت‌های سایر سوپرمارکت‌های بزرگ را هم داشتند.

دشوار است که درباره کارآیی کارت‌های فروشگاه و برنامه‌های وفاداری بر اساس ماهیت برعکس خرید و گزاره‌های ارزش خرده‌فروشی بیانیه صادر کرد. گستردگی این‌گونه برنامه‌های وفاداری میان خریداران تا حدی خستگی و بدبینی ایجاد کرده است و مسلماً تصمیم آن‌ها برای اینکه کاملاً به هریک از این فروشگاه‌ها یا اوت لت‌ها وفادار باشند تضعیف می‌کند.

با فرض درجه انتخاب و گزینه‌هایی که در دسترس خریداران است، نمی‌توان انکار کرد که «بی‌قاعدگی» وجود دارد: جایی که احتمال می‌رود خریداران مخزنی از «دو یا سه» خرده‌فروش داشته باشند که به روال معمول مشتری آنها هستند. در مورد برخی موقعیت‌های خرید، مثلاً در انتهای طیف کارکرد گرایانه به‌جای لذت جویانه، ممکن است خریداران به خرده‌فروش خاص بر اساس عواملی مانند رفاه وفادار شوند، نه بر اساس هر مشوقی که ممکن است از کارت وفاداری ناشی شود.

وقتی خریداران باید تعداد زیادی امتیاز جمع کنند تا هریک از جوایز را به شکل کوپن یا تخفیف روی کالاها دریافت کنند، معمولاً خرده‌فروش‌ها از فراهم آوردن پاداش‌های ناکافی احساس گناه می‌کنند. خرده‌فروش‌ها تصور یا خلاقیت زیادی در پاداش دادن به مشتریان نشان نمی‌دهند. تحقیق «ou» و همکارانش در تایوان این دیدگاه را تقویت می‌کند که مشتریان از پاداش‌هایی که حداقلی ادراک می‌شوند بدبین و سرخورده می‌شوند.

ممکن است نظام طبقه‌بندی پاداش، جایی که با مشتریان خیلی وفادار متفاوت از مشتریان معمولی یا گاه‌گاهی رفتار می‌شود، به سطوح قوی‌تر واکنش و تعهد از رده‌های خاص خریداران منجر شود. پیشرفت‌های فناوری موبایل مانند گوشی‌های هوشمند می‌تواند فرصت‌هایی برای خرده‌فروش‌ها بیافریند تا برنامه‌های وفاداری خلاقانه معرفی کنند.

همچنین بخوانید:  تبلیغات دهان به دهان برای خرده فروشی ها

انتهای مطلب/