شرکتهای تحلیلگر، مدیریت ارتباط با مشتری را به انواع مختلفی طبقهبندی میکنند:
- مدیریت ارتباط با مشتری عملیاتی: زمینهای است که با خودکاری فرایندهای تجاری شامل نقاط تماس یا مشتری در ارتباط است. این زمینهها شامل خودکاری فروش، خودکاری بازاریابی و خودکاری خدمات مشتری میشود. از نظر تاریخی، مدیریت عملیاتی ارتباط با مشتری، به زمینهی مهمی از هزینه شرکت تبدیل شده است، زیرا شرکتها مراکز تلفنشان را گسترش میدهند یا سامانههای خودکار نیروی فروش اختیار میکنند. فروشندگان مدیریت ارتباط با مشتری بر عرضهی دامنهی وسیع و فزایندهای از راهحلهای مدیریت ارتباط با مشتری عملیاتی توجه دارد.
- مدیریت تحلیلی ارتباط با مشتری: شامل گرفتن، ذخیره، سازماندهی، تجزیهوتحلیل، تفسیر و استفاده از اطلاعات به وجود آمده از جنبه عملیاتی شرکت میشود. ترکیب راهحلهای مدیریت تحلیلی ارتباط با مشتری با راهحلهای مدیریت عملیاتی ارتباط با مشتری حائز اهمیت است.
- مدیریت گروهی ارتباط با مشتری: شامل استفاده از خدمات و فراساخت گروهی است تا کنش متقابل بین یک شرکت و شبکههای چندگانهی آن را ممکن سازد. این امر، رفتار متقابل بین مشتریان و شرکت و کارمندانش را امکانپذیر میسازد.
به گزارش هورموند، درمجموع این سه جز مدیریت ارتباط با مشتری، یکدیگر را پشتیبانی کرده و برهم تأثیر دارند. مدیریت ارتباط با مشتری موفقیتآمیز که به تجربه برتر مشتری منجر میشود مستلزم یکپارچگی تمام بخشهای این اجزاست. مدیریت گروهی ارتباط با مشتری، مشتریان را قادر به تماس با شرکت از طریق دامنهای از شبکههای متفاوت میکند و تجربهی مشترکی را در سراسر این شبکهها کسب میکند. مدیریت عملیاتی ارتباط با مشتری، تماسها با سازمان و تهیه و انجام نیازهای بعدیشان را آسان میکند. مدیریت تحلیلی ارتباط با مشتری کمک میکند مشتریان درست با عرضههای مناسب هدف قرار گیرند و اجازه میدهد شخصیسازی و بازاریابی تکبهتک با دانش بیشتر در مورد مشتری اعمال شود. درحالیکه در گذشته به مدیریت ارتباط با مشتری عملیاتی و گروهی بیشتر تأکید میشد، شرکتها اکنون نیاز بیشتری به مدیریت ارتباط با مشتری تحلیلی برای امکان بهینهسازی بهتر فعالیتهای رویارویی با مشتریانشان و ایجاد ارزش برای مشتری و شرکت احساس میکنند.