مبنای خدماترسانی خوب به مشتری این تصور است که همه تا حدودی مشتری هستند. بدیهی است که مشتریان، مشتری هستند. روشن است که رئیس شما مشتری است و در اینجا سخت کار کردن بهمنظور راضی کردن مشتری امری معقولانه است.
زمانی که کار گروهی موردنیاز است، همکارانتان مشتری هستند. وقتی افراد دیگر سازمانها برای انجام کار خودشان، به کار شما وابستهاند، پس آنها نیز مشتری هستند. حتی تأمینکنندگان هم وقتی میخواهید مطمئن شوید که بهموقع پولشان پرداختشده است، مشتری هستند. با در نظر داشتن همهی این موارد، درواقع روی بهتر کردن روابط تمرکز میکنید. وقتی این ساختار فکری را به کار بگیرید، همان سطحی از خدمات را به دیگران ارائه میدهید که در عوض از آنها انتظار دارید.
زمانی که مشتری وارد میشود، شما به تماس شخصی خود خاتمه میدهید. اگر سفارشتان گم شد، با تأمینکننده همکاری میکنید تا راهحل معقولی برای آن بیابید. یا نیم ساعت بیشتر میمانید تا به همکارتان کمک کنید تا طرح پیشنهادی را که رئیستان صبح روز بعد روی میزش منتظر آن است، به پایان برساند. داشتن نگرش مناسب برای خدمترسانی به مشتریان شما را به سوی دستیابی به این موارد هدایت میکند:
- فرقی نمیکند شما با چه کسی سروکار دارید، دیدگاهتان باید گروهمحور باشد.
- شما با همکاران، رؤسا، عرضهکنندگان و مشتریان خود، کار میکنید تا مشکلات را حل کرده و نیازها را برآورده سازید.
- شما از مخالفتها و ناسازگاریها بهعنوان فرصتهایی برای یادگیری بیشتر در مورد دیدگاههای مشتریان خود استفاده میکنید.
- دربارهی کسانی که با آنها کار میکنید، رویکرد مثبتتری دارید.
این ویژگیها میتوانند بر رضایت شغلی تأثیرگذار باشند و میتوانند توانایی شما را برای ارائهی خدمات ارزشمند به سازمانتان بهبود دهند.